حرف های خودمانی

 

پژوهشگران علوم پزشکی می گویند نتایج تحقیقات جدید حاکی از آن است که شاد بودن ، خوش بینی و مثبت نگری طول عمر را افزایش می دهد و در واقع باید گفت افراد شاد بیشتر عمر می کنند .

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، پژوهشگران تاکید کردند هرچه رضایت خاطر و خوشنودی بیشتر باشد ، خطر مرگ زودرس کمتر است.

«اندرو استپتو» و «جین واردل» دو محقق از دانشگاه لندن در یک مطالعه پیری‌شناسی مردم انگلیس و طی یک نظرسنجی از ۴ هزار بزرگسال بین سنین ۵۲ تا ۷۹ ساله دریافتند که هرچه انسان شاد‌تر باشد طول عمرش افزایش می‌یابد.

آنان دریافتند افرادی که رضایت خاطر داشتند ۳۵ درصد کمتر از دیگران در خطر مرگ زودرس قرار گرفتند.

دانشمندان دانشگاه کالج لندن گفتند یافته های آنان نشان می دهد که ‘حال خوب و مثبت داشتن’ به عنوان درمانی برای استرس و بیماری است .

محققان پس از در نظر گرفتن فاکتورهایی مانند سن، جنس، افسردگی، بیماری های خاص و رفتارهای مرتبط با سلامت دریافتند آنهایی که بیشترین حالت شادی را گزارش کرده بودند، ۳۵ درصد کمتر از آنهایی که کمترین شادی را گزارش کرده بودند، در خطر مرگ قرار داشتند.
در این تحقیق که نتایج آن در نشریه مجموعه مقالات فرهنگستان ملی علوم آمریکا منتشر شده ، محققان میزان شادی، هیجان، نگرانی، اضطراب و ترس این افراد را در ۴ دوره زمانی در طول روز مورد بررسی قرار دادند. آن‌ها شادی و هیجان را نمره مثبت و روحیه خوب نامیدند و نگرانی، اظطراب، ترس را نمره منفی و حالت بدخلقی نام نهادند.

 


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 4 خرداد 1398برچسب:شادی,شادبودن, :: 20:59 :: توسط : سارا

 
در چند سال اخیر‌، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداخته‌اند که قبلاً‌ برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما می‌شود؟

پژوهشگران به این منظور تحقیقات گسترده‌ای در سراسر جهان انجام داده‌اند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوع‌دوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر می‌گذارد. حوزه جدید روان‌شناسی مثبت پر از یافته‌های جدیدی حاکی از آن است که اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی داردروش10 راهبرد ثابت‌شده برای افزایش عبارتند از:


لحظات روزانه زندگی را درک کنید
هر از چندی مکث کنید تا گل سرخی را ببویید یا کودکان را حین بازی تماشا کنیدکسانی که درنگ می‌کنند تا وقایعی را که به‌طور عادی با عجله پشت سر می‌گذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فکر می‌کنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و کاهش افسردگی گزارش می‌کنند


از مقایسه بپرهیزید
چشم و هم‌چشمی جزئی از بسیاری از فرهنگ‌هاست اما مقایسه خودمان با سایرین می‌تواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد کند. به جای مقایسه کردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف کنید تا به رضایت بیشتری دست یابید.

بیش از اندازه به پول توجه نکنید
کسانی که پول را در رأس فهرست اولویت‌های خود قرار می‌دهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگ‌های گوناگون یکسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در کالاهای مادی بجوییم، کمتر آن را می‌یابیم. رضایت، عمر کوتاهی دارد و گذراست. پول‌دوستان نیز در آزمون پویایی و خودشکوفایی نمره اندکی می‌گیرند.

اهداف معنادار داشته باشید
کسانی که برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش می‌کنند، بسیار راضی‌تر از کسانی هستند که رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف می‌تواند به سادگی یاد‌گرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچه‌ها به شیوه‌ای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل کار و چه در خانه آن است که فعالیت‌هایی انجام دهیم که از نظر شخصی هم لذت‌بخش و هم مهم باشد.

در کار ابتکار به خرج دهید
میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتکاری که به خرج می‌دهید، بستگی داردمحققان معتقدند که خلاقیت به خرج می‌دهیم، به دیگران کمک می‌کنیم و راه‌های بهبود در امور را پیشنهاد می‌کنیم یا کارهای اضافی انجام می‌دهیم، از کارمان بیشتر احساس اغنا می‌کنیم.

دوست پیدا کنید و به خانواده اهمیت دهید
افراد راضی معمولاً‌ خانواده، دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف کمیت رابطه با افراد کافی نیست، بلکه کیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیک نیاز دارد؛ رابطه‌ای که در برگیرنده تفاهم و توجه باشد.

لبخند بزنید، حتی زمانی که حالش را ندارید
به‌نظر ساده می‌رسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امکانات موجود، فرصت‌ها و موفقیت را می‌بینند. وقتی آنان به آینده نگاه می‌کنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور می‌کنند، معمولا گزینه‌های مثبت را می‌بینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشده‌اید که نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل می‌شود.

طوری تشکر کنید که گویی واقعاً قدردان هستید
کسانی که عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً‌ سالم‌تر و‌ خوشبین‌تر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که به کسانی که به آنان کمک کرده‌اند، نامه تشکرآمیز می‌نویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یک نامه تشکرآمیز تا هفته‌ها طول می‌کشد.

ازخانه بیرون بروید و ورزش کنید.
تحقیقات نشان می‌دهد که ورزش می‌تواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچ‌گونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز به‌مراتب کمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان می‌دهد، امکان تعامل با دیگران را فراهم می‌کند، هورمون‌های عامل احساس خوب را در بدن آزاد می‌کند و عزت نفس را افزایش می‌دهد.

بخشش را فراموش نکنید
نوع‌دوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل کنید و از این کار مقصودی را بجویید. محققان می‌گویند کمک به همسایه، داوطلب‌شدن برای انجام کارهای عام‌المنفعه یا اهدای کالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص می‌شود که مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد که از ورزش کردن یا ترک کردن سیگار هم بیشتر است. گوش کردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارت‌ها، توجه به موفقیت‌های دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت می‌افزاید. محققان می‌گویند کسانی که برای دیگران خرج می‌کنند، بیشتر از کسانی که برای خودشان خرج می‌کنند، احساس رضایت می‌کنند.

مجله الکترونیکی موفقیت


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 4 خرداد 1398برچسب:, :: 20:55 :: توسط : سارا

انقلاب به فرایندی گفته می شود که از طریق ان گروه های مهمی از حکومت یا رژیم حاکم سرخورده می شوند و به مخالفین میپیوندند.

انقلاب با داشتن خشونت -بسیج توده ای- ایدئولوژی و سازمان و همچنین جریان منازعه ی انقلابی در درون واحد سیاسی خاص دارای ویژگی هایی است که ان را از سایر تحولات اجتماعی

مشابه جدا میسازد.

انقلاب نوعی تغییر اجتماعی بنیادین است که ان را توده های مردم به صورت دفعی و همراه با درگیری چدید می اورند و تمامی ساختار های جامعه را دگرگون میکنند.


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 29 دی 1394برچسب:, :: 21:18 :: توسط : سارا

شايد يکي از سؤالات جدي بسياري از پدران و مادران و همچنين متوليان تربيتي اين باشد که چرا با وجود هشدارهاي زيادي که به جوانان داده مي شود و اين همه مصداق شکست درباره دوستي هاي خياباني گوشزد مي شود باز هم شاهد اين مسئله در جامعه هستيم و حتي هر از چند گاهي در صفحه حوادث روزنامه ها مي خوانيم که يک دوستي خياباني زمينه ساز جرايم بزرگي مانند قتل شده است.
روانشناسان و کارشناسان اجتماعي باورهاي مسموم و اشتباهي را بين جوانان شناسايي کرده اند که در گرفتار شدن آنان در روابط ناسالم با جنس مخالف نقش تعيين کننده اي دارد.
بخشي از اين باورها را در گفت وگو با « فائقه رزاقي»، کارشناس ارشد مشاوره پرس و جو کرده ايم، که در ادامه مي خوانيد.
وي به 5باور اشتباه اما متاسفانه رايج در اين باره اشاره کرد:
اين رابطه با دوستي هاي خياباني تفاوت ندارد
1- رابطه ما با دوستي هاي خياباني فرق مي کند. بسياري از جوانان با اين باور غلط که رابطه آن ها با حد و مرز معيني پيش خواهد رفت، وارد دوستي خياباني و رابطه پنهاني مي شوند. به خصوص دختران جوان که در معرض آسيب بيشتري قرار دارند با اين تصور خام، رابطه دوستي را شروع مي کنند.

ناتواني در کنترل رابطه
۲ -من مي توانم رابطه را کنترل کنم و بر آن مسلط باشم. اين باور مسموم در حالي در ذهن برخي جوانان وجود دارد که با گذشت زمان درمي يابند که نمي توانند رابطه دوستي شان را کنترل کنند و همچون باتلاقي آن ها را به درون خود مي کشد.

ازدواج پيوند 2 خانواده است
۳ -خود او مهم است نه خانواده اش. زماني که طرفين متوجه مي شوند که با خانواده طرف مقابل هم خواني هاي لازم را ندارند، با اين باور خود را فريب مي دهند که من خود او را دوست دارم و با او مي خواهم ازدواج کنم نه خانواده اش.درحالي که ازدواج پيش از آن که پيوند دو نفر باشد، پيوند ۲ خانواده است و ازدواج هايي که بدون رضايت خانواده ها شکل بگيرد از استحکام لازم برخوردار نخواهد بود.

قرار نيست کسي تغيير کند
۴ -از همه مهم تر باور بسيار اشتباه ولي رايج اين است که من مي توانم او را «تغيير» دهم. او تا کنون کسي را دوست نداشته است که به خاطرش تغيير کند، ولي من مي توانم با او زندگي کنم و تغييرش دهم؛ براي مثال همان طور که او به خاطر من سيگار را ترک کرد باز هم به خاطر من تغيير خواهد کرد. معمولا افراد در اين رابطه ها يا چشم شان را روي مشکلات طرف مقابل مي بندند يا خيلي به نظرشان کوچک و بي اهميت مي آيد. آن ها با خود مي گويند اگر من همه عشق و محبتم را به او نثار کنم او هماني مي شود که من مي خواهم و من هماني مي شوم که او مي خواهد.
در حالي که اين قضيه در خود نقض منطقي بسيار عميقي دارد. کسي که نتوانسته است پس از سال ها زندگي با خانواده خود تغيير کند، هيچ روانشناسي نمي تواند تضمين کند که اگر همه محبت دنيا را هم به پايش بريزند، او تغيير کند. اين باور که من به خاطر او عوض مي شوم و او هم موظف است به خاطر من عوض شود، يک باور مسموم است در اين شرايط دو طرف مدام با ايجاد عذاب وجدان براي يکديگر مي خواهند طرف مقابل را در اين رابطه مسموم حفظ کنند، با گفتن عباراتي مثل:
اگر من را دوست داشتي اين کار را مي کردي يا ...

گذشته ها هم مهم است!
۵ -مهم نيست که اين فرد چه گذشته اي داشته است، مهم آينده است و اين که بعد از اين مي خواهد چه بکند، درحالي که غفلت از گذشته فرد به معناي ناديده گرفتن ويژگي هاي شخصيتي او است که براساس آن سال ها زندگي کرده است و نمي توان اميدوار بود که در آينده مانند گذشته عمل نکند.
براي رسيدن به شناخت درست بايد سير زندگي فرد را از گذشته تا کنون واقع بينانه بررسي کرد.



ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 5 مرداد 1394برچسب:, :: 22:8 :: توسط : سارا


در زندگی همه ما مواقعی وجود دارد که باید در حضور چند نفر راجع به مساله‌‌ای صحبت کنیم. ممکن است این صحبت در جلسه یا کنفرانسی باشد که رسمیت داشته باشد و ممکن هم هست که در یک جمع خانوادگی یا در محیط کار بخواهیم برای دوستان یا همکارانمان صحبت کنیم. اگر مهارت‌های لازم را در این زمینه داشته باشیم، قطعاً روند کار با موفقیت بیشتری انجام می‌شود و به نتایج بهتری می‌رسیم.
یکی از مباحث مهمی‌که اکثر صاحب نظران درباره آن اتفاق نظر دارند، مقدمه‌ای است که ما برای گفتار خود انتخاب می‌کنیم. برخی می‌گویند اصل مطلب مهم است و مقدمه تأثیر چندانی در روابط ندارد، در صورتی که اگر مقدمه جالب و دلنشین نباشد، دنبال کردن بقیه صحبت از جانب شنوندگان چندان قطعی نیست.
پس سعی کنید صحبت خود را همیشه با یک مقدمه آغاز کنید و سپس به اصل بحث بپردازید...

 

● ۴ نکته درباره مقدمه‌چینی
بسیاری افراد حتی در دوران تحصیل و برای نوشتن انشاء نیز برای پرداختن به مقدمه دچار مشکل می‌شوند. با توجه به نکات زیر حداقل از اصول کلی مقدمه آگاه خواهند شد:
۱) مقدمه باید مختصر باشد، اما در عین حال هدف از بیان آن را مشخص کند تا شنونده بداند که قرار است به چه موضوعی پرداخته شود.
۲) مقدمه نباید تنها اطلاعات خاصی را به شنونده منتقل کند، بلکه باید شنونده را جذب کند و برای پیگیری کلام انگیزه لازم را در او به وجود آورد.
۳) مطالب بیان شده باید مرتبط با یکدیگر باشند، نه‌این که در مقدمه به نکاتی پرداخته شود که در آخر بحث، هیچ نتیجه‌ای از آنها گرفته نشود.
۴) در نهایت با نوع کلام خود سعی کنید ارتباطی میان خود و شنونده‌ایجاد کنید که موج مثبتی ایجاد شود و فضای دلنشین و مطلوبی به بحث شما بدهد.
● ۱۲ نکته درباره جان کلام
و اما در پرداختن به مطالب اصلی کلام، پس از مقدمه، نکات زیر را در نظر داشته باشید:
۱) از کلمات قابل درک و با معنی استفاده کنید.
۲) القاب، عناوین و اصطلاحات فوق تخصصی، کمکی به درک بهتر موضوع نمی‌کند. البته هنگام نیاز باید به آنها اشاره کرد. اما موضوع اصلی نباید تحت الشعاع این مساله‌ قرار گیرد، زیرا شنونده خسته می‌شود.
۳) برای پرداختن به موضوع، در صورت امکان می‌توانید از داستان‌های کوتاه، ضرب المثل‌ها و اطلاعات جالب دیگر برای حمایت از موضوع اصلی استفاده کنید و بر جذابیت کلام و درک بهتر آن بیفزایید.
۴) سعی کنید حتماً از موضوع مورد نظر به اندازه کافی اطلاع و آگاهی داشته باشید تا با تسلط کامل درباره آن صحبت کنید.
۵) به یاد داشته باشید هرچه بیشتر مطالعه کنید، بیشتر خواهید دانست و هرچه بیشتر بدانید و بیاموزید، به جاهای بهتری می‌رسید.
۶) وقتی از جنبه‌های گوناگون یک مساله‌ آگاه باشید، با اعتماد به نفس بیشتری راجع به آن صحبت می‌کنید و این حس مثبت خود را به شنونده نیز منتقل خواهید کرد.
۷) با اشاره به ارزش و اهمیت موضوع، علت انتخاب خود را در پرداختن به آن بیان کنید و در صورت لزوم جزییاتی که مرتبط با مساله‌ باشند را نیز تشریح کنید.
۸) دیگران را در بحث خود وارد کنید و از نظرات آنها نیز مطلع شوید، چرا که اگر تا انتهای بحث پیش بروید، امکان دارد نقاط کور و مبهمی‌برای شنوندگان ایجاد شده باشد و آنها فرصت ابراز عقیده یا سؤال در آن موارد را نداشته باشند.
۹) هرگز فکر نکنید سکوت حضار دقیقاً به معنای تأیید و همراهی با گفته‌های شماست. حتی اگر سکوتی نیز حکمفرما شد، سعی کنید با طرح برخی سؤالات در ارتباط با موضوع آنها را به شرکت در بحث تشویق کنید.
۱۰) از مکث‌های طولانی و توپوق زدن جدا بپرهیزید؛ زیرا این گونه موارد نه تنها حاکی از عدم تسلط و آگاهی کافی شما نسبت به موضوع است، بلکه هماهنگی و ارتباط میان موارد را از میان می‌برد و در ضمن موجب حواس پرتی شنوندگان و خارج شدن رشته گفتار از دست شما می‌شود؛ البته‌این کار نیاز به تمرین دارد، اما ضروری و ممکن است.
۱۱) توجه داشته باشید حتی عامی‌ترین مردم نیز قادر به درک میزان توانایی شما در بیان، کلام و نحوه گفتار هستند. مردم همیشه به خود افراد توجه دارند نه به مدرک و درجه تحصیلی شان. پس اگر عالی ترین مدارک تحصیلی را نیز داشته باشید، اما در انتقال مفاهیم و مقاصد مورد نظر خود ناتوان باشید، موفقیتی کسب نخواهید کرد.
۱۲) موارد فوق، نکاتی ساده اما مهم را به شما یادآوری می‌کنند که با وجود ساده بودن نیاز به تمرین و صرف وقت دارند که ما امیدواریم شما نیز با رعایت آنها در زندگی اجتماعی و کارهای خود، به موفقیت‌های روزافزون دست یابید.



ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 5 مرداد 1394برچسب:, :: 22:4 :: توسط : سارا

قبل از اینکه چیزی بفهمید، به خودتان می‌آیید و می‌پرسید، «چطور اینقدر زود دیر شد؟» پس برای فکر کردن به زندگیتان وقت بگذارید. وقت بگذارید تا بفهمید واقعاً چه می‌خواهید و به چه چیزهایی نیاز دارید. برای ریسک کردن وقت بگذارید. برای عشق ورزیدن، خندیدن، گریه کردن، یاد گرفتن و بخشیدن وقت بگذارید. زندگی کوتاهتر از آن است که معمولاً به نظر می‌رسد.

اینها ۱۰ چیزی هستند که قبل از اینکه خیلی دیر شود باید یاد بگیرید:

این لحظه، زندگی شماست!

زندگی شما بین لحظاتی که به دنیا می‌آیید و می‌میرید نیست. زندگی شما بین الان و نفس بعدی است. زمان حال - همین حالا و همین جا - تنها چیزی است که زندگی به شما داده است. پس از هر لحظه استفاده کامل ببرید و با مهربانی و در آرامش زندگی کنید، بدون ترس و پشیمانی. و با هر چه که دارید، بهترینی که می‌توانید را انجام دهید؛ چون این تنها چیزی است که می‌توانید از کسی انتظار داشته باشید، ازجمله خودتان.


زندگی طولانی نیست!

این زندگی شماست و باید برای آن بجنگید. برای آنچه درست است بجنگید. برای اعتقاداتتان بجنگید. برای چیزهایی که برایتان اهمیت دارد، برای کسانی که دوستشان دارید بجنگید و هیچوقت فراموش نکنید که به آنها بگویید که چقدر برایتان مهم هستند. بفهمید که انسان خوش‌شانسی هستید چون هنوز فرصت دارید. پس یک لحظه مکث کرده و فکر کنید. هر کاری که لازم است انجام دهید را از همین امروز شروع کنید. فردا دیر است.


فداکاری‌هایی که امروز می‌کنید، در آینده برایتان سودآور خواهد بود!

وقتی نوبت به تلاش سخت برای رسیدن به یک هدف می‌رسد--چه گرفتن یک مدرک تحصیلی باشد، چه شروع یک کار جدید یا هر دستاورد شخصی دیگر که نیاز به زمان و تعهد دارد--باید این سوال را از خودتان بپرسید: «آیا حاضرم چند سال از زندگی‌ام را خلاف بقیه آدمها زندگی کنم تا بتوانم بقیه عمرم را هم طوری زندگی کنم که بقیه نمی توانند؟»

هنگامیکه وقت تلف می‌کنید، بنده دیروز می‌شوید!

اما وقتی فعال هستید، مثل این می‌ماند که دیروز دوست مهربانی برای شماست که  کمکتان می‌کند باری از روی دوشتان بردارد. پس همین الان کاری انجام دهید که بابت آن در آینده از خودتان تشکر کنید. مطمئن باشید فردا از اینکه امروز شروع کردید خوشحال خواهید بود.


شکست‌ فقط درسی برای عبرت گرفتن است!

اتفاقات خوب برای کسانی می‌افتد که هنوز امیدوارند حتی اگر ناامید شده باشند، برای کسانی که هنوز باور دارند حتی اگر طعم شکست را چشیده باشند، برای کسانی که هنوز عشق می‌ورزند بااینکه ضربه خورده‌اند. پس هیچوقت افسوس اتفاقاتی که در زندگیتان افتاده است را نخورید؛ این اتفاقات قابل تغییر نیستند و نمی‌توانید فراموششان کنید. آنها را مثل درس‌هایی ببینید که  می‌توانید از آنها عبرت بگیرید و برای آینده‌تان از آنها استفاده کنید.


خودتان مهمترین ارتباطتان هستید!

خوشبختی زمانی اتفاق می‌افتد که بدون نیاز به تایید کسی دیگر، احساس خوبی به خودتان داشته باشید. قبل از اینکه  بتوانید ارتباطی سالم به فردی دیگر داشته باشید، اول باید ارتباطی سالم با خودتان برقرار کنید. باید احساس ارزش کنید و  در چشم خودتان، خودتان را قبول داشته باشید تا بتوانید با اعتماد‌به‌نفس به چشمان اطرافیانتان نگاه کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید.


عمل افراد، حقیقت را می‌گوید!

در زندگی با کسانی روبه‌رو خواهید شد که در زمان‌های درست، حرف‌های درست خواهند زد اما در آخر از اعمال و رفتار آنهاست که باید درموردشان قضاوت کنید. پس به کارهای دیگران دقت کنید. رفتار و اعمال آنها همه چیز را درمورد آنها به شما خواهد گفت.


مهربانی‌های کوچک دنیا را زیباتر خواهد کرد!

به کسانی که به نظر می‌رسد روز سختی داشته‌اند سلام کنید. با آنها مهربانی کنید. مهربانی تنها سرمایه‌ای است که هیچوقت تمام نمی‌شود. و هر جا که انسانی باشد، فرصتی برای مهربانی کردن وجود دارد. بخشش را یاد بگیرید، حتی اگر بخشیدن یک لبخند باشد. نه به این دلیل که زیاد از آن دارید، به این دلیل که می‌دانید افراد زیادی هستند که می‌دانند چیزی ندارند.


پشت هر زندگی زیبا، شکلی از درد بوده است!

می‌افتید، بلند می‌شوید، اشتباه می‌کنید، زندگی می‌کنید، یاد می‌گیرید. شما انسانید، کامل نیستید.     ضربه خورده‌اید اما هنوز زنده‌اید. به این فکر کنید که زنده بودن، نفس کشیدن، فکر کردن، لذت بردن و دنبال کردن چیزهایی که دوست دارید، چقدر عالی است. گاهی اوقات در سفر زندگی دچار ناراحتی‌ می‌شوید اما هنوز زیبایی‌های زیادی باقی است. حتی اگر آسیب دیدیم، باید بتوانیم روی پایمان بایستیم، چون هیچوقت نخواهیم دانست چه چیز در زندگی انتظارمان را می‌کشد.


گذشت زمان و کسب تجربه، دردها را التیام می‌بخشد!

سالها پیش وقتی درمورد غلبه بر دردها از مادربزرگم سوال کردم، اینطور برایم توضیح داد: به این دایره‌ها نگاه کن. دایره‌های سیاه نشاندهنده تجارب نسبی زندگی ماست. دایره‌های من بزرگتر است چون پیرتر هستم و تجربه‌های بیشتری دارم. دایره‌های کوچک قرمز نشاندهنده اتفاقات بد و منفی زندگی هستند. فرض می‌کنیم که هر دو ما یک اتفاق بد یکسان را تجربه کرده باشیم. می‌بینی که سایز دایره قرمز برای هر دو ما یکسان است اما ببین چه درصد از فضا را در دایره سیاه اشغال می‌کند. اتفاق بد تو به این دلیل بزرگتر به نظر می‌رسد که قسمت بزرگتری از تجربیات کلی زندگی توست. چیزی که باید یاد بگیری این است که  یک اتفاق بد و بسیار ناراحت‌کننده که الان در زندگیت وجود دارد، یک روز بخشی از گذشته بزرگتر تو خواهد شد و دیگر اینقدر مهم به نظر نخواهد رسید.


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 5 مرداد 1394برچسب:زندگی بهتر,اعتماد به نفس,ده درس مهم,, :: 22:1 :: توسط : سارا

اختراع مجدد چرخ دوچرخه: این بار هوشمند و هیبریدی

اختراع مجدد چرخ دوچرخه: این بار هوشمند و هیبریدی

 

اکثر شهرهای امروزی برای وسایل نقلیه موتوری طراحی شده اند، به طوری که دوچرخه سواری در بسیاری از معابر به کار دشواری تبدیل شده. یک استارتاپ مقیم بوستون آمریکا راه حلی بکر برای این مشکل پیدا کرده. شرکت نوپای سوپرپِدِستریَن (Superpedestrian) با کسب ۲٫۱ میلیون دلار سرمایه گذاری، چرخی را اختراع کرده که دوچرخه های معمولی را به دوچرخه های هیبریدی تبدیل می کند.

این محصول جالب، که “چرخ کپنهاگ” لقب گرفته، به کمک یک موتور کوچک، افراد بیشتری را به استفاده از دوچرخه در شهرهای بزرگ ترغیب می کند. این چرخ از نظر ظاهری تفاوت چندانی با چرخ های دوچرخه های معمولی ندارد، جز این که در آن از یک موتور با باتری داخلی، و مجموعه ای از سنسورها استفاده شده.

چرخ کپنهاک، در حقیقت، جایگزین چرخ عقب یک دوچرخه معمولی می شود. حال وقتی فرد پدال می زند، دوچرخه از سنسورهای چرخ عقب و همچنین اپلیکیشن روی تلفن هوشمند کمک گرفته و میزان فشاری که شخص راکب بر روی هر یک از پدال ها وارد کرده را محاسبه می کند. سپس هر وقت که لازم بود کمبود انرژی راکب را جبران می کند.

جالب ترین نکته این ماجرا این است که به هیچ وجه لازم نیست شخص راکب به دوچرخه بگوید که چه زمانی به کمک نیاز دارد. خود چرخ عقب به کمک سنسورهایی که دارد، این قضیه را می فهمد و به یاری دوچرخه سوار می شتابد. شاید مهمترین تفاوتی که با سوار شدن بر چنین دوچرخه ای حس خواهیم کرد این است که دیگر دوچرخه سواری بر روی سطح صاف و سربالایی، هر دو برای دوچرخه سوار مشابه خواهند بود.

چرخ کپنهاگ نیازی به شارژ شدن ندارد. در واقع، چرخ، انرژی خود را هنگام حرکت و همچنین از ترمزهای دوچرخه سوار در مسیرهای سرپایینی کسب می کند، و سپس آن انرژی را در باتری لیتیومی ظرفیت بالای خود ذخیره می نماید. سوار شدن بر چنین دوچرخه ای به طور حتم تجربه متفاوتی را در بر خواهد داشت. شما چه فکر می کنید؟


ارسال شده در تاریخ : جمعه 29 خرداد 1394برچسب:, :: 23:7 :: توسط : سارا

تصور کنید که اینترنت یک شهر است. بدون شک این یک شهر متایز، قابل توجه و منحصر به فرد بر روی این سیاره است. البته در کنار این می تواند یک شهر مندرس و خرابه و بسیار خطرناک هم باشد. در این شهر می توانید بزرگترین کتابخانه های دنیا و مراکز علمی را دیوار به دیوار مراکز خوشگذرانی و قمار و … پیدا کنید. در داخل این شهر، شما همچنین خواهید دید که هر کس ممکن است در واقع آن فردی که به نظر می رسد نباشد، حتی خودتان. ممکن است دریابید که در این دنیا رفتار غیر طبیعی از شما سر زده، اگر چه شاید هیچ گاه زمان دقیق و علت آن را به خاطر نیاورید. مانند مامور هیپنوتیزم شده در فیلم "کاندیدای منچوری" شما کشف می کنید کار شخص دیگری را انجام داده اید، و هیچ ایده ای برای متوقف کردن آن ندارید.
هکر به شکل کاملا مخفیانه به کامپیوتر قربانیان بی احتیاط نفوذ می کند و از آنها برای پیشبرد فعالیت های غیر قانونی اش استفاده می کند. کاربر هم معمولا اصلا متوجه این نفوذ و سوءاستفاده نمی شود و به شکل عادی به استفاده از سیستم اش ادامه می دهد، تنها ممکن است احساس کند که کامپیوتراش به شکل قابل توجهی کند شده است. حال کامپیوتر وی به نقطه پایانی تحقیقات در خصوص فعالیت های خرابکارانه تبدیل شده است.
اما قربانی بیچاره می بیند که یکباره شرکت سرویس دهنده اینترنت اش را قطع کرده و یا به دلیل فعالیت های مجرمانه مورد بازجویی قرار می گیرد. خب حالا وقت آن است که هکر محترم با بی اعتنایی یکی از زامبی های اش را دور انداخته و از ان چشم پوشی کند، چون بوی دردسر می آید. خب جناب هکر یا cracker اینقد از این قربانی ها دارد که از دست دادن یکی اهمیتی نداشته باشد. طی یک تحقیقات نسبتا معتبر، کامپیوتری متعلق به یک هکر کشف شد که به تنهایی بیش از ۱.۵ میلیون کامپیوتر زامبی را تحت کنترل و فرمانروایی خود داشت.
در مقاله حاضر به این مسئله می پردازیم که یک هکر چگونه می تواند کامپیوتر شما را به خدمت بگیرد، چرا این کار را انجام می دهد و بهترین راه برای محافظت از خود در برابر حملات مخرب از این نوع چیست.


* هک کردن کامپیوتر
کراکرها قادرند با استفاده از برنامه های کوچکی که از نقاط ضعف سیستم عامل کامپیوتر (OS) بهره برداری می کنند، کامپیوترهای معمولی را به زامبی یا «کامپیوتر آلوده کننده» تبدیل نمایند. ممکن است با خود فکر کنید که این کراکر ها نهایت مجرمان اینترنتی و افراد نابغه و کمیابی هستند، اما در حقیقت ، بسیاری آنها تجربه اندکی از دانش برنامه نویسی دارند یا شاید اصلا تجربه ای هم نداشته باشند. (گاهی اوقات کارشناسان به این کراکرها لقب « اسکریپت نویس کودک» می دهند چون آنها جوان هستند و هیچ مهارتی در نوشتن اسکریپت یا کد برنامه نویسی از خود نشان نمی دهند.) محققانی که روی روبات های اینترنتی یا botnet تحقیق کرده اند معتقدند برنامه هایی که این کراکرها استفاده می کنند دستورات برنامه نویسی اولیه و ضعیفی است. با وجود ظاهر زشت و ابتدایی، این برنامه ها آنچه که کراکر از آن انتظار دارد را برایش انجام می دهند، که عبارت است از تبدیل کامپیوتر به زامبی.
به منظور آلوده کردن کامپیوتر، کراکر ابتدا باید برنامه خود را روی رایانه قربانی نصب کند. کراکر می تواند این کار را از طریق پست الکترونیکی، شبکه های نظیر به نظیر اشتراک گذاری فایل و یا حتی در یک وب سایت معمولی انجام دهد. در بیشتر مواقع، کراکر برنامه های مخرب را با نام و پسوندی ارائه می کند که قربانی فکر کند در حال دریافت چیزی کاملا متفاوت و مطابق نیازش است. از انجا که کاربران روز به روز در مورد حملات اینترنت هوشیار تر می شوند، کراکرها نیز هر روز راه های جدیدتری برای ارائه برنامه های خود پیدا می کنند. آیا تا کنون در گشت و گذار در وب سایت ها پنجره پاپ آپ آگهی تبلیغاتی را دیده اید که یک دکمه "No Thanks" درون خود دارد؟ امیدوارم که بر روی آن کلیک نکرده باشید- چرا که در برخی موارد این دکمه ها اغلب فقط دام و تله هستند. آنها به جای لغو پنجره مزاحم آگهی، دانلود نرم افزار های مخرب را روی رایانه شما شروع می کنند.
هنگامی که قربانی برنامه را دریافت کرد، باید آن را فعال کند. در اغلب موارد، کاربر فکر می کند که برنامه چیز دیگری است (و ماهیت مخرب ندارد). این فایل ممکن است یک فایل تصویری، MPEG و یا برخی دیگر از فرمت های متداول فایل به نظر برسد. هنگامی که کاربر برای اجرا برنامه را انتخاب می کند، به نظر نمی رسد اتفاق خاصی رخ داده باشد و چیزی اجرا نمی شود. برای برخی افراد، این مسئله زنگ خطری است و آنها بلافاصله با پیگیری نرم افزارهای آنتی ویروس و ضد جاسوس افزار فعالیت های مشکوک رایانه خود را رصد می کنند. متاسفانه ، برخی از کاربران ساده لوحانه فکر می کنند که یک فایل خراب دانلود کرده اند و آن را به حال خود رها کرده یا به ظاهر حذفش می کنند.
در همین حال، برنامه مخرب فعال شده، خود را به یک سری از عناصر سیستم عامل کاربر متصل می کند. به طوری که هر بار که کاربر کامپیوتر خود را روشن می کند، برنامه فعال می شود. برنامه یا حاوی دستورالعمل هایی خاص برای انجام یک کار در یک زمان خاص است و یا به کراکر اجازه می دهد به طور مستقیم کنترل فعالیت های اینترنتی کاربر را تحت کنترل خود بگیرد. بسیاری از این برنامه ها تحت برنامه های چت اینترنتی (IRC) مانند مسنجرها کار می کنند.
هنگامی که امنیت دسترسی به کامپیوتر کاربری به خطر بیافتد، کراکر تقریبا آزاد است که در رایانه او هر کاری که دوست دارد انجام دهد. بیشترین کراکرها سعی دارند در محدوده ای پایین تر از سطح آگاهی و هوشیاری کاربران باقی مانده و فعالیت خود را ادامه دهند. اگر هکر، کاربری را در مورد حضور خود هوشیار کند، ریسک از دست دادن یک ربات اینترنتی را به جان خریده. برای برخی از کراکرها، بروز چنین حادثه ای مشکل حادی محسوب نمی گردد چون برخی از آنها شبکه هایی از تعداد ده ها و صدها هزار رایانه آلوده را در اختیار گرفته اند.


* توزیع هرزنامه ها (اسپم)
هرزنامه ها همچنان به صورت یک مشکل بزرگ باقی مانده اند. این تجربه ای نا امید کننده است که صندوق پست الکترونیکی خود را باز کرده و درون ده ها نمونه از ایمیل های ناخواسته به دنبال نامه های کاری خود باشیم. این همه هرزنامه از کجا آمده؟ طبق برآوردهای اف بی آی، درصد زیادی از این هرزنامه ها از طریق کامپیوتر های زامبی یا آلوده شده شبکه ای به پست الکترونیکی ما ارسال می شوند.

هکرها گاهی اوقات تنها برای این منظور که ایمیل های هرزنامه را به سراسر جهان گسترش دهند، رایانه های قربانیان را به کامپیوترهای زامبی تبدیل می کنند. گیرندگان این ایمیل ها اغلب قادر به ردیابی منبع فرستنده این نامه های الکترونیکی نیستند. اگر اسپم ها از یک منبع متمرکز ارسال می شدند، پیگیری کردن آن و تقاضا از سرویس دهنده مربوطه برای لغو دسترسی کامپیوتر ارسال کننده هرز نامه به اینترنت یا متهم کردن کاربر برای عمل غیرقانونی فرستادن هرزنامه می توانست نسبتا آسان باشد. برای خلاصی از این مشکلات است که کراکرها به رایانه های زامبی متکی هستند.
کامپیوتر آلوده نقش یک پروکسی را ایفا می کند، بدین معنی که هکر یک قدم رد پای خود را از منشاء ایمیل های اسپم زدوده است. یک هکر با روبات اینترنتی بزرگ، می تواند هر روز میلیون ها پیام هرزنامه ها ارسال کند.
هکر همچنین ممکن است این طعمه های آلوده اش برای ارسال یک ویروس کامپیوتری و یا برنامه تروجان به تعداد بسیار زیادی رایانه استفاده کند. آنها همچنین می توانند هرزنامه هایی را برای ارسال پیام های فیشینگ، که تلاشی است برای فریب کاربران جهت به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی به کار بگیرند.


* حقه بازی اینترنتی چیست؟
برای ارسال آگهی های تبلیغاتی در ایمیل های اسپم ، هکر لشکر زامبی اش را یا به طور خاص برای مشتری طراحی می کند و یا آن را بر اساس ساعات استفاده اجاره می دهد. مشتریانی که مایل به تبلیغ محصولات خود هستند (و به هیچ عنوان اهمیتی نمی دهند که این تبلیغات به شیوه قانونی یا مورد رضایت مخاطب توزیع می شود یا نه) به هکر ها در ازای فرستادن پست الکترونیکی حاوی ایمیل تبلیغی به هزاران نفر از کاربران پول پرداخت می کنند.
کاربر صاحب یک کامپیوتر زامبی. در صورتی که دریافت کنندگان هرزنامه ها به او ایمیل زده و در مورد ایمیل های ناخواسته از او گله کنند و یا اگر موارد ارسالی صندوق پست الکترونیکی او پر از پیام هایی باشد که مطمئن است آنها را ارسال نکرده، ممکن است متوجه کنترل از راه دور دستگاه خود توسط یک هکر شود. در غیر این صورت، مالک کامپیوتر زامبی به احتمال زیاد برای همیشه از اینکه او بخشی از یک حلقه ارسال اسپم است، غافل باقی می ماند. به نظر می رسد برخی کاربران اگر بدانند رایانه آنها برای انتشار هرزنامه مورد سوءاستفاده قرار گرفته چندان نگران شوند، چنانکه فکر می کنند این مشکل آنها نیست و بسیاری دیگر اقدامات احتیاطی لازم را برای جلوگیری از تبدیل شدن به بخشی از یک botnet انجام نمی دهند.


* زامبی یا هر نام دیگری
بعضی از مردم فکر می کنند عبارت "کامپیوتر زامبی" گمراه کننده است. اما واژه زامبی (یعنی انسانی که از گور بلند شده)، به مواردی اطلاق می شود که در آن عامل انجام یک فعل هیچ آگاهی از کرده خود ندارد و تنها از روی غریزه دنبال قربانیان و آلوده کردن آنها می گردد. کامپیوتر زامبی هنوز هم می تواند به طور معمول رفتار کند، ولی هر حرکتی که انجام می دهد نتیجه ای از دستورات هکر است (اگر چه این دستورالعمل ها ممکن است خودکار طراحی شده باشد). به همین دلیل ، هکرها ترجیح می دهند از واژه "بات" استفاده کنند. بات از کلمه "ربات" می آید، که در این حالت دستگاهی است که دستورالعمل خاصی را انجام می دهد. مجموعه ای از رباتها شبکه ای به نام رباتهای اینترنتی یا "botnet" و گروهی از رایانه های زامبی به نام "ارتش زامبی ها” نامیده می شوند.


* حملات عدم سرویس دهی توزیع شده(DDoS)
برخی اوقات هکرها ممکن است از ارتش زامبی شان برای خرابکاری در سایت یا سرور خاصی استفاده کنند. این ایده کاملا ساده است: هکر فرمان آغاز حمله و تلاش متداوم برای اتصال به یک سایت یا سرور را به ارتش رایانه های زامبی خود می فرستد. افزایش ناگهانی ترافیک این سایت یا سرور ممکن است باعث کندی بسیار زیاد و یا عدم دسترسی کاربران عادی به آن شود. این چیزی است که آن را حملات عدم سرویس دهی توزیع شده (DDoS ‪-‬ Distributed Denial of Service) می نامیم.
برخی از بات نت های زیرک تر از کامپیوترهای غیر آلوده و سالم هم به عنوان بخشی از مراحل حمله DoS استفاده می کنند. در اینجا نحوه انجام این عمل را شرح می دهیم: هکر یا کراکر دستور آغاز حمله را به کامپیوترهای عضو ارتش آلوده اش می فرستد. هر کامپیوتر عضو این ارتش به نوبه خود یک درخواست اتصال به یک کامپیوتر غیر آلوده (که ان را منعکس کننده یا reflector می نامیم) می فرستد.
هنگامی که منعکس کننده درخواست را دریافت کرد، به نظر میرسد درخواست نه از یک منبع آلوده، که از قربانی نهایی حمله صادر شده باشد. reflectorها اطلاعاتی به سیستم قربانی ارسال کرده، و در نهایت عملکرد سیستم دچار مشکل می شود، یا به طور کامل سرویس دهی سرور تعطیل می شود. چرا که با پاسخ های ناخواسته فراوان از چندین کامپیوتر به طور همزمان اشباع می شود.
از دید قربانی، چنین به نظر می رسد که reflector به سیستم او حمله کرده. از نگاه reflector، چنین به نظر می رسد که سیستم قربانی درخواست اطلاعات را داده است. در این میان کامپیوتر زامبی پنهان باقی می ماند، و حتی پنهان تر از آن شخص هکر است که هدایت گر همه این وقایع است.

لیست قربانیان حمله DDoS شامل برخی از نام های بسیار بزرگ است. برای نمونه سایت مایکروسافت یک بار از یک حمله DDoS به نام MyDoom آسیب دید. هکرها دیگر بازیگران بزرگ صحنه اینترنت مانند آمازون ، سی ان ان ، یاهو و eBay را نیز هدف حملات خود قرار داده اند. کاربرد DDoS دارای طیف وسیعی از موارد سرگرم کننده و خفیف گرفته تا موارد آزاردهنده و جبران ناپذیر است. به چند نمونه توجه کنید:
‏ • Ping of Death -رباتها بسته های بزرگ الکترونیکی ایجاد کرده و آنها را به قربانیان ارسال می کنند (سبب مسدود شدن صندوق ایمیل یا سایت سرویس دهنده می شود)
‏ • Mailbomb - بمب ایمیلی- رباتها تعداد بی شماری پست الکترونیکی به یک مقصد ارسال می کنند. (از کار افتادن سرور پست الکترونیکی)
‏ • Smurf Attack -رباتها پیام های پروتکل ICMP را به منعکس کننده ها ارسال می کنند. تصویر بالا را مشاهده کنید
‏ • Teardrop - رباتها قطعاتی از یک پاکت داده غیر مجاز را ارسال می کنند. سیستم قربانی تلاش می کند تا قطعات بسته را دوباره سرهم بندی کند و در نتیجه دچار مشکل قفل و کرش کردن می شود.

هنگامی که ارتش رایانه های آلوده حمله DDoS علیه یک سیستم قربانی را آغاز کنند، گزینه های معدودی پیش روی مدیر سیستم برای جلوگیری از فاجعه است. او می تواند انتخاب کند که مقدار مجاز ترافیک بر روی سرور خود را محدود کند، اما این قابلیت اتصال به اینترنت را هم برای رایانه های مجاز و هم زامبی ها به طور یکسان محدود می کند. اگر مدیر بتواند منشاء حملات را تشخیص بدهد، خواهد توانست ترافیک آن منبع آلودگی را فیلتر کند. متاسفانه، از آنجا که بسیاری از رایانه های زامبی تغییر قیافه داده (و یا) آدرس آی پی خود را تغییر داده اند، این تشخیص همیشه آسان نیست.


* کلاهبرداری در کلیک (Click Fraud)
برخی از هکرها علاقه ای به استفاده از کامپیوتر های زامبی برای ارسال اسپم و یا فلج کردن هدف خاصی ندارند. هدف بسیاری از آنها از به دست گرفتن کنترل کامپیوترها، استفاده از آنها در فیشینگ (کلاهبرداری اینترنتی) است. یعنی جایی که هکر تلاش می کند تا اطلاعات محرمانه ای مانند اطلاعات هویتی افراد را کشف کند. هکر ممکن است اطلاعات کارت اعتباری شما را بدزدد یا درون فایل های شما برای یافتن منابع دیگری از اطلاعات مفید جستجو کند. هکر ممکن است از یک برنامه کی-لاگر برای پیگیری و ردیابی هر چیزی که در سیستم خود با صفحه کلید تایپ می کنید استفاده کرده، سپس از آن حروف و کاراکترها برای کشف رمزهای عبور شما و دیگر اطلاعات محرمانه بهره بگیرد.
گاهی اوقات هکرها از رایانه های زامبی به شیوه ای بهره می گیرند که به طور مستقیم به قربانی حمله اولیه و یا حتی هدف نهایی آسیب نمی رساند، اما نیت و اندیشه نهایی او همچنان ایده ای آب زیر کاه و کاری غیر اخلاقی است.
شما احتمالا نظر سنجی های اینترنتی را در سایت ها دیده یا حتی در تعدادی از آنها شرکت کرده اید. شاید شما در برخی از انها متوجه شده باشید نتایج غیر معمول یا بر خلاف واقع باشد، به خصوص هنگامی که پای رقابت و مسابقه در میان باشد. در حالی که اکثر اوقات ممکن است یک نظر سنجی هرگز مورد حمله هکرها واقع نشود، اما برخی از هکرها از رایانه های زامبی تحت کنترل خود تنها برای تقلب در کلیک روی گزینه ای خاص استفاده می کنند.
«تقلب در کلیک» اشاره به عمل راه اندازی یک botnet برای بارها و بارها کلیک روی لینک خاصی دارد. گاهی اوقات هکر می خواهد از تقلب در کلیک برای کلاهبرداری از مشتری خود در مورد تعداد کلیک ها روی بنر تبلیغات قرار گرفته در وب سایت های خود استفاده کند. از آنجا که تبلیغ کنندگان در وب سایت ها معمولا مقدار مشخصی پول برای تعداد کلیک روی تبلیغ می پردازند، هکر می تواند به کسب چند دلار بیشتر از تعداد زیادی مشاهدات جعلی از آگهی تبلیغی امیدوار باشد.
کامپیوترهای زامبی و هکرهایی که مسئول استفاده از انها هستند خیلی ترسناک به نظر می رسند. شما می توانید در پایان قربانی سرقت هویت یا ندانسته شریک حمله آنها به یک وب سایت مهم باشید. پس مهم است که یاد بگیرید که چگونه خود را از گزند افراد خرابکار حفاظت کرده و نیز اگر فهمیدید امنیت کامپیوتر شما به خطر افتاده است چه کاری باید انجام دهید.


* چگونه زامبی نشویم؟
مسلما دوست ندارید کامپیوتر شما به یک زامبی بدل شود، بنابراین چه کارهایی برای جلوگیری از آن می توان انجام داد؟ مهم ترین چیزی که باید به خاطر داشت، این است که پیشگیری روندی در حال جریان و دائمی است- شما نمی توانید برای یک بار همه چیز را به خوبی تنظیم کنید و انتظار داشته باشید برای همیشه از سیستم شما محافظت شود. همچنین، مهم است به یاد داشته باشید که تا زمانی که عقل سلیم خود را به کار نبندید و عادات اینترنت گردی محتاطانه ای را رعایت نکنید، دیر یا زود باید در انتظار فاجعه باشید.
استفاده از نرم افزارهای آنتی ویروس یک ضرورت مطلق است. چه بسته های آنتی ویروس های معتبری مانند مک آفی را خریداری کنید و یا یک برنامه آنتی ویروس رایگان مانند نسخه رایگان AVG را دانلود کنید، شما باید آن را فعال کرده و مطمئن شوید که نسخه فعلی شما آپدیت است و قابلیت به روز رسانی خواهد داشت. برخی از کارشناسان می گویند که برای هر چه موثر تر بودن یک آنتی ویروس، باید آن را هر یک ساعت یکبار آپدیت کرد! البته این کار عملی نیست ، بلکه نشان دهنده اهمیت اطمینان یافتن از به روز بودن مداوم و منظم نرم افزار آنتی ویروس شما در حداقل فاصله زمانی ممکن است.
نصب نرم افزارهای ضد جاسوسی (Anti Spyware) برای جستجوی جاسوس افزارها توصیه می شود. جاسوس افزار شامل برنامه هایی است که فعالیت های اینترنتی شما را رصد کرده و جزئیات آن را برای هکر ارسال می کند. برخی دیگر حتی پا را از این فراتر نهاده و کلیدهایی که روی صفحه کلید فشرده اید را ثبت کرده و هر کاری که از لحظه ورود به سیستم انجام داده اید را در خود ضبط می کنند. پس یادتان باشد یک برنامه خوب ضد جاسوس افزار مانند Ad-Aware را روی سیستم تان داشته باشید. مانند نرم افزار آنتی ویروس مطمئن شوید که برنامه ضد جاسوس افزار نیز همیشه آپدیت باشد.
همچنین توصیه می شود برای محافظت از شبکه خانگی خود یک فایروال نصب کنید. فایروال یا دیوار آتش می تواند بخشی از یک نرم افزار یا حتی جزئی به هم پیوسته از سخت افزارهایی مانند روتر یا مودم باشد.
شما همچنین باید مطمئن شوید که رمزهای عبور شما مشکل یا ناممکن برای حدس زدن باشند، و هیچ گاه نباید رمزعبور مشابهی را برای برنامه ها و سایت های متعدد استفاده کنید. این امر اگر چه باعث می شود به یاد داشتن تمامی رمزهای عبور قدری دشوار باشد، اما در عوض به شما یک لایه اضافی حمایت و امنیت افزون تر می بخشد.
اگر کامپیوتر شما پیش از این به آلودگی دچار شده و تبدیل به کامپیوتر زامبی شده باشد، تنها چند گزینه به روی شما باز خواهد بود. اگر شما به پشتیبانی فنی دسترسی دارید که بتواند پشت کامپیوتر شما بنشیند و روی آن کار کند این بهترین گزینه است. اگر نه، باید سعی کنید از یک برنامه آنتی ویروس برای قطع اتصال بین کامپیوتر شما و هکر استفاده کنید. متاسفانه ، گاهی تنها گزینه باقی مانده پاک کردن همه چیز روی کامپیوتر و نصب مجدد سیستم عامل و سپس شروع از ابتدا است. در این صورت باید با تهیه دیسک پشتیبان از اطلاعات هارد دیسک به طور مرتب آماده رویارویی با این حالت باشید. به یاد داشته باشید که فایل های بک آپ را هم با برنامه آنتی ویروس اسکن کنید تا مطمئن باشید هیچ کدام از آنها آلوده نشده باشد.
کامپیوتر شما وسیله خوبی است. متاسفانه ، هکر ها نیز همین فکر را می کنند- آنها می خواهند کامپیوتر شما را از جمله ابزارهای کار خود کنند. اگر شما عادات اینترنتی خود را اصلاح کنید و راهنمایی هایی که در این مقاله شرح داده شد را دنبال کنید، احتمال اینکه کامپیوتر شما امن باقی بماند بسیار بالا خواهد بود.


ارسال شده در تاریخ : جمعه 29 خرداد 1394برچسب:هک,هکر,جاسوسی, :: 22:54 :: توسط : سارا

نرم‌افزار و وب‌سایت‌های بزرگ دنیا معمولا از خطر هک شدن در امان نیستند. به همین علت گوگل معمولا پیش از آنکه توسط هکرها هک شود و امنیت کاربرانش به خطر بیافتد، به آنها پیشنهادات خوبی می‌دهد. این‌بار این کمپانی به هکرهایی که بتوانند سایتش را از جنبه‌های مختلف مورد حمله قرار دهند، مبالغ هنگفتی جایزه می‌دهد. اگر شما هم در امر هک کردن خبره هستید، همین الان دست به کار شوید، شاید بتوانید یکی از جوایز ارزشمند گوگل را از آن خود کنید. البته این جوایز به هکر نرم افزار‌هایی مانند اندروید، پیکاسا و گوگل دسکتاپ تعلق نمی گیرد.

 

این غول دنیای آی‌تی، برای حفظ امنیت کاربرانش تا کنون مبالغ هنگفتی پرداخت کرده و هنوز هم از خرج کردن در این راه ابایی ندارد.

Adam Main و Michal Zalewski که از اعضای تیم امنیتی گوگل می‌باشند، در وبلاگ گوگل اعلام کرده‌اند:

ما مطمئنیم گوگل با انجام این برنامه ها می‌تواند امنیت کاربران را تا حد زیادی بالا ببرد.

اما گوگل چه جایزه‌ای برای هکر ها در نظر گرفته است؟

  • هر هکر برای آسیب رساندن مقدماتی به هر قسمت گوگل مبلغ 20,000 دلار دریافت خواهد کرد.
  • مبلغ بعدی مربوط به هکرهای SQL است که در صورت دستیابی به اطلاعات کاربران و همچنین دسترسی به باگ‌های بخش تایید و شناسایی، مبلغ 10,000 دلار دریافت خواهند کرد.
  • آخرین جایزه که مبلغ 3,000 دلار است نیز مربوط به هکر‌هایی می‌باشد که بتوانند به بخش‌های XSS,XSRF و سایر قسمت‌های حساس نرم‌افزارها دسترسی داشته باشند.

ازآنجا که بسیاری از سرویس‌های گوگل مانند Google Wallet با اطلاعات شخصی و مالی کاربران سروکار دارد، حفظ امنیت آنها بسیار مهم است. بر اساس آمار Forbes تا کنون بیشترین مبلغی که گوگل به یک هکر پرداخت کرده، 3113 دلار بوده است.

توجه کنید که یافتن باگ در سرویس‌ها و نرم‌افزارهای جدید گوگل مانند اندروید، پیکاسا و Google Desktop شامل این جوایز نیست.


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:, :: 17:23 :: توسط : سارا

 

بزرگترین دشمن شما کیست ؟ اصلا تا حالا به این موضوع فکر کرده اید ؟ شاید فکر می کنید دشمنی ندارید اما باید رازی را به شما بگوییم : شما بزرگترین دشمن خودتان هستید ، 6 راهی که با خود دشمنی می کنید را در ادامه بخوانید .

 

برای مدت طولانی من زندگی تک بعدی داشتم و فکر می کردم که فقط باید با روش خاصی زندگی کرد . سعی کردم اشتباهاتم را مرور کنم تا بفهمم چه عاملی سبب شده که موفق نشوم. و فهمیدم که برای اینکه حس راحتی داشته باشم رویاهایم را فراموش کرده ام. باورهایم را نادیده گرفته و خودم را از عشق و خوشبختی با ممانعت از دستیابی به آنها محروم ساختم. اما بعد از مدتی که گذشت و به زندگی ام نگاه کردم با خود گفتم چرا زندگی اینقدر پر از بدبختی است؟

 

واضح است که خودم را خیلی گم کرده بودم. سپس شروع کردم به تغییر دادن چیزهایی که در طول دهه قبل جزو عادتهای من به شمار می رفتند که منجر به مشاجراتی با همسرم شد. نهایتا درحالیکه اشک می ریخت به من گفت :" مارک تو خودت دشمن خودت هستی! خودت !...همه چیز تقصیر خودت است. دیگر نمی توانم تسکین تو باشم ، اگر بخواهی می توانی تغییر کنی اما لازم است که بخواهی و خواهش می کنم بخواه..." . و من پس از مدتها کشمکش های درونی و مطالعات گسترده و حمایت های بی دریغ همسرم و چند نفر از دوستان ، نهایتا توانستم خودم را پیدا کنم.

من می خواهم تجربیاتم را در اختیار شما قرار بدهم چون می دانم که شما نیز گاهی درگیری هایی با شیطان درونتان دارید. بعضی وقتها افکار ما و تصمیم های همیشگی و روتین زندگی بزرگترین دشمن ما محسوب می شوند که باعث می شود من به شما یادآوری کنم که از آن برحذر باشید.

 

1- توقع رضایت همیشگی داشتن

در زندگی هیچ چیز ثابت و همیشگی نیست. همانطور که شادی مطلق وجود ندارد غم و اندوه مطلق نیز وجود ندارد. می توان گفت که تغییر در حس و حال ما وجود دارد که به طور مداوم بین شادی و غم در نوسان است. در هر زمانی به این فکر می کنیم که بعدا چه می شود و چه حسی خواهیم داشت – نوعی مقایسه بین میزان رضایت مندی خود در زمان های مختلف. در این مسیر، برخی از ما که حس غم و اندوه فراوانی داریم ، پس از التیام آن می توانیم به اوج شادی و لذت برسیم. به عبارت دیگر شادی و غم لازم و ملزوم یکدیگرند؛ یکی باعث تقویت دیگری می شود. انسانها باید بدبختی و بیچارگی را بشناسند تا قدر عافیت را بدانند.

 

نکته مهم تمرکز روی جنبه های خوب زندگی است. شاید شما همه لحظه های زندگیتان را آگاهانه سپری می کنید و شاید درک کرده باشید که همه خوشبختی که به دنبالش هستید را درهمان لحظه دارید. اگر حس می کنید که لحظه ای که در آن هستید بهتر از آن چیزی است که می توانست باشد ، لذت شما بیش تر از حد و اندازه آن خواهد شد.

 

2- وسواس در بررسی خطاهای فردی

تصور کنید که در دوره دبیرستان به سر می برید یک سال معدلتان الف ، دو سال بعدی ب و سال بعدتر ج باشد. آیا شما روی داشتن معدل الف و یا ج زیاد فکر می کنید؟ آیا به خاطر معدل پایین خودتان را سرزنش می کنید؟ و یا در دوره ای که معدلتان پایین بود روی علایق و توانایی های شخصی خود تمرکز داشتید؟ من امیدوارم که متوجه ارزش طرز فکر دومی شده باشید.

 

هر روز صبح که از خواب بیدار می شوید، به سه چیز مهم زندگی خود فکر کنید و زمانی که به بستر می روید که بخوابید ذهنتان را پر از فکر های مثبت و کارهای کوچکی که در طول روز به خوبی از پسش بر آمده اید کنید. موفقیتهای خود را آزمایش کنید. قدرت تفکر خود را به سمتی هدایت کنید که باعث به وجود آمدن تاثیرات مثبت در زندگی شود. با خود مرور کنید که چه کارهایی را و چرا اغلب خوب انجام می دهید و خواهید دید که به طور طبیعی راههایی را پیدا می کنید که کارهای دیگر را هم به درستی انجام دهید. مناسب ترین روش برای لذت بردن از موفقیتهای زندگی این است که خود را به خاطر بی کفایتی در گذشته ملامت نکنید. اما در عوض، سعی کنید روی موفقیتهای فعلی مانور دهید.

  

3- داشتن زندگی روتین و مرده

رایج ترین و مخرب ترین اعتیاد در جهان ترسیم یک نوع زندگی راحت و روتین است. چرا وقتی 400 کانال تلویزیونی داریم به دنبال فقط یک سبک زندگی هستید؟ شما مثل کامپیوتر نیستید که تراشه را روی برد نصب کرده و یک برنامه را اجرا کنید ، زندگی چیز دیگری است. زندگی یعنی حیات. زندگی یعنی یادگیری و رشد با وجود هیجانات و استرس ها .

زندگی پر از معماهاست ؛ بعضی از آنها هیچگاه به جواب نمی رسند.این تمایلات ذهن جستجو گراست که به دنبال پاسخ می گردد و در میان ناشناخته ها شجاعانه سیر می کند تا به جواب سوالات خود برسد و همین جستجوهاست که به زندگی معنا می بخشند.

در نهایت ، شما می توانید بقیه زندگی خود را با حس تاسف در باره خود ادامه دهید و روال زندگی خود را با بی تحرکی سپری کرده و یا می توانید همیشه از وجود شگفتیهای زندگی متعجب شوید و از خود به خاطر تلاش برای حل مشکلات تشکر کنید. همه اینها فقط به ذهن خودتان بستگی دارد. اولین گام مشخص این است که خود را متقاعد کنید که از محدوده زندگی روتین خود خارج شوید.

 

4- اعتقادات محدود کننده

شما از عقاید خود رنج نمی برید. شما از بی اعتقادی خود رنج می برید. اگر در خود هیچ امیدی حس نمی کنید، به این معنی نیست که هیچ امیدی وجود ندارد؛ فقط به این علت است که شما به وجود امید اعتقاد ندارید. از آنجایی که ذهن مسوول هدایت بدن است ، نهایتا این ذهن است که باعث می شود رویایی به تحقق برسد و یا بالعکس. واقعیت زندگی شما بازتابی از اندیشه و تفکرات شماست و یکی از راههایی است که باعث می شود هرچه که بدان باور دارید اتفاق بیافتد. بعضی وقتها بهتر است آنچه را که فکر می کنید نمی توانید انجامش دهید حداقل تلاشتان را بکنید و در نهایت متوجه می شوید که شما واقعا می توانید. همه اینها از درون آغاز می شود. شما افکارتان را تنظیم می کنید و تنها کسی که می تواند سر پا نگهتان دارد ، خود شما هستید.

 

5- مقاومت در برابر ریسک پذیری

عشق و خوشبختی با ریسک همراهند . ریسک پذیری یکی از مزایایی است که باعث می شود آغوشتان را به دنیای زیبایی ها و فرصت ها باز کنید. ریسک پذیر بودن به معنی نقطه ضعف نشان دادن نیست ، به معنی نشان دادن بخش هایی از وجودتان است که تا قبل از این آن را نادیده می گرفتید. به معنی روبرو شدن با دنیای بیرون با قلبی پذیرا و پر از صداقت است و گفتن این جمله به دنیا که :"من همین هستم. یا مرا همینگونه قبولم کن و یا ترکم کن"

 

خیلی سخت است که آگاهانه به دنبال خطر برویم. چرا؟ برای اینکه همراه با آسیب هایی است. اگر شما چهره واقعیتان را نشان دهید، این امکان وجود دارد که کسی شما را درک نکند و حتی پس بزند. ترس از چنین عواقبی آنقدر زیاد است که شما مجبورید برای محافظت از خود همیشه پشت نقاب مخفی شوید. اما دقیقا این تنها یک درد مداوم است که شما سعی می کنید از آن فرار کنید.

 

از آنجایی که عشق و خوشبختی نیازمند ریسک پذیری هستند، اگر این ریسک را از خود دور کنید درواقع لذتهای زندگی را از خود دور کرده اید.

 

6- از دیگران انتظار زیادی داشتن

همیشه این ذهنیت با شما همراه است که کارها باید چگونه انجام شوند. این ذهنیت باعث می شود که از واقعیت دور بمانید و باعث می شود که از درک واقعی خوبی های زندگی اجتناب کنید. راه حلش؟ ساده است. از توقعات خود کم کنید. قدرهر آنچه که دارید را بدانید. بهترین ها را بخواهید اما توقعتان را کم کنید. شما مجبورید که با واقعیت به جای جنگیدن ، کنار بیایید. اجازه ندهید که سطح انتظارات شما مانع دیدن خوبی ها و اتفاقات زندگیتان شود. زمانی که از سطح توقعات خود از دیگران و چیزهای دیگر کم کنید، می توانید از ماهیت واقعی آنها همان گونه که هستند لذت ببرید.

اکنون نوبت شماست ، شما چگونه با خودتان دشمنی می کنید؟ به ما هم بگویید.

بر اساس نوشته های :مارک چرنوف


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 17 خرداد 1394برچسب:, :: 17:14 :: توسط : سارا

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان حرف های خودمانی و آدرس sawra20.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 76
بازدید ماه : 89
بازدید کل : 10797
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1